افسردگی مزمن (دیستایمی): علت، علائم و درمان
تابهحال پیش آمده است که برای روزها و هفتهها احساس بیانگیزگی کنید؟ یا احساس کنید هیچچیز مثل قبل شما را خوشحال نمیکند؟ شاید تقصیر را گردن خود یا شرایط زندگیتان بیندازید؛ اما ممکن است به افسردگی مزمن مبتلا شده باشید! دیستایمی، افسردهخویی یا افسردگی مزمن، یکی از انواع افسردگی است که خود را با علائم خفیفتر و طولانیمدتتر نشان میدهد. هرچند این مسئله یک مشکل جدی سلامت روان است، اما آگاهی کمتری نسبت به آن در سطح جامعه وجود دارد و بهواسطه علائم خفیفترش، بسیاری از اوقات جدی گرفته نمیشود. در این مقاله شما را با علائم افسردگی مزمن، روشهای تشخیص و درمان، علت ایجاد و راههای پیشگیری از آن آشنا میکنیم.
فهرست آنچه میخوانید:
افسردگی مزمن یا دیستایمی چیست؟
دیستایمی (Dysthymia) یا همان افسردهخویی (Persistent depressive disorder)، یک نوع اختلال خلقی مزمن و یکی از انواع اختلالات افسردگی است. البته دقت کنید که در سال ۲۰۱۳، ویرایش پنجم «دستورالعملهای تشخیصی و آماری اختلالات روانی انجمن روانشناسان آمریکا» (DSM-5)، دیستایمی و اختلال افسردگی اساسی مزمن را تحت عنوان یک تشخیص جدید به نام اختلال افسردگی مداوم و پایدار ادغام کرد؛ اما کماکان در صحبتهای عموم، این اختلال بیشتر با نام دیستایمی یا افسردگی مزمن شناخته میشود.
دیستایمی شکل خفیفتر و درعینحال مزمنتر افسردگی اساسی (افسردگی ماژور) است که اگرچه شدت و علائم کمتری نسبت به افسردگی اساسی دارد، اما علائم آن میتوانند برای مدتزمان طولانیتری، اغلب دو سال یا بیشتر ادامه داشته باشند. ازآنجاییکه این اختلال بهصورت طولانیمدت ظاهر میشود، مقابله با علائم آن میتواند برای بیمار بسیار چالشبرانگیز باشد.
به گفته وبسایت Mayoclinic:
اختلال دیستایمی یا افسردهخویی، شکل خفیف اما طولانی افسردگی اساسی است که ممکن است به شکل احساس غمگینی و پوچی، ازدستدادن علاقه به انجام فعالیتهای روزانه، عزت نفس پایین، احساس شکست و احساس ناامیدی بروز کند. این احساسات میتوانند در روابط، کار، فعالیتهای روزانه و بهطورکلی زندگی فرد اختلال ایجاد کنند.
شیوع اختلال افسردهخویی چقدر است؟
طبق آمارها، اختلال دیستایمی سالانه حدود ۱۰۵ میلیون نفر (۱.۵٪) از جمعیت جهان را درگیر میکند. این بیماری در زنان ۳۸ درصد بیشتر از مردان بروز پیدا میکند. در واقع افسردگی مزمن ۱.۸ درصد از زنان و ۱.۳ درصد از مردان را درگیر میکند (منبع: NIH).
علت و عوامل خطر افسردگی مزمن
اگرچه تاکنون هیچ دلیل روشن و مطمئنی برای چرایی بروز اختلال دیستایمی یا افسردهخویی مطرح نشده است، اما این قطعیت وجود دارد که عوامل متعدد و مختلفی مانند عوامل محیطی، روانی، بیولوژیکی و ژنتیکی در ایجاد افسردهخویی نقش دارند. برخی از اصلیترین و مهمترین علل بروز دیستایمی عبارتاند از:
- سابقه ژنتیکی و خانوادگی: در بروز افسردگی و بهطورکلی اختلالات روان، ژنها ممکن است نقش مهمی داشته باشند؛ چراکه به نظر میرسد افسردگی در افرادی که خویشاوندان نزدیک و درجه یک آنها مانند والدین یا خواهر و برادر مبتلا به اختلال افسردگی اساسی یا سایر اختلالات افسردگی هستند شایعتر است.
- عوامل بیولوژیکی: تحقیقات نشان میدهند که عملکرد غیرطبیعی مدارهای مغزی و عدم تعادل در انتقالدهندههای عصبی از جمله دوپامین، سروتونین و نوراپینفرین که خلقوخو را تنظیم میکنند، میتوانند در بروز افسردگی دخیل باشند. برخی متخصصان سلامت روان این باور را دارند که ابتلا به افسردهخویی نتیجه عدم تعادل شیمیایی در مغز است.
- عوامل محیطی: رویدادهای آسیبزای زندگی مانند سوگ و ازدستدادن عزیزان، مشکلات مالی، سطح بالای استرس، تروماها، ابتلا به بیماریهای مزمن و مشکلاتی که فرد در طول زندگی تجربه میکند نیز ممکن است شانس ابتلا به دیستایمیا را در افرادی که از نظر بیولوژیکی مستعد ابتلا به افسردگی هستند افزایش دهد.
- ویژگیهای شخصیتی: برخی ویژگیهای شخصیتی مانند عزت نفس پایین، وابستگی بیشازحد یا انتقاد از خود که منجر به منفیگرایی میشوند نیز در ابتلا به این اختلال نقش دارند.
در ابتلا به دیستایمی، سوابق ژنتیکی و خانوادگی (ابتلای اعضا خانواده)، عوامل بیولوژیکی (عدم تعادل در انتقالدهندههای عصبی)، عوامل محیطی (رویدادهای آسیبزا و تروماها) و ویژگیهای شخصیتی (عزت نفس پایین و منفیگرایی) نقش دارند.
چه کسانی بیشتر مبتلا میشوند؟
همه افراد میتوانند در طول زندگی خود به دیستایمی مبتلا شوند؛ اما طبق تحقیقات، دیس تایمی زنان را دو برابر بیشتر از مردان درگیر میکند. همچنین احتمال بروز این اختلال بعد از دوران بلوغ نیز بیشتر است و در اوایل بزرگسالی نیز به اوج خود میرسد.
علائم دیستایمی
علائم دیستایمی میتواند شامل موارد زیر باشد:
- غمگینی یا خلق پایین در بیشتر ساعات روز یا مداوم
- عدم لذت از چیزهایی که زمانی لذتبخش بودهاند
- تغییر عمده در وزن (افزایش یا کاهش بیش از ۵ درصد وزن در یک ماه)
- تغییر در اشتها (بیاشتهایی یا پراشتهایی)
- تغییر در الگوی خواب (خواب نامنظم، ناتوانی در خواب یا خواب زیاد)
- بیقراری و ناآرامی فیزیکی
- اضطراب و استرس دائمی و بیدلیل
- اعتمادبهنفس یا عزت نفس پایین
- خستگی یا نداشتن انرژی در طول روز
- احساس ناامیدی، بیارزشی یا احساس گناه
- مشکل در تمرکز، تفکر یا تصمیمگیری
- افکار مرگ و خودکشی
- برنامهریزی یا اقدام به خودکشی
چه زمانی از متخصص کمک بگیریم؟
درصورتیکه علائم افسردگی مزمن برای مدتزمان طولانی ادامه داشته باشند و زندگی شما را از جهات مختلف مختل کنند، اولین و بهترین کاری که باید انجام دهید، کمک گرفتن از یک متخصص سلامت روان یعنی روانپزشک یا روانشناس است.
گاهی علائم دیستایمی شدت میگیرد و ممکن است منجر به برخی افکار و رفتارهای خطرناک مانند افکار خودکشی شود. دراینشرایط، اگر دسترسی به متخصص سلامت روان ندارید، میتوانید با اورژانس اجتماعی (۱۲۳) تماس بگیرید و مشاوره رایگان دریافت کنید.
تشخیص افسردگی مزمن
در دیستایمی، یک فرد بزرگسال باید حداقل به مدت دو سال و کودکان و نوجوانان نیز حداقل یک سال دارای خلق افسرده همراه با حداقل ۲ مورد از علائم فوق باشند تا بتوان تشخیص دیستایمی داد. از آنجاییکه علائم اختلال دیستایمی ممکن است شباهت زیادی به سایر اختلالات روانپزشکی داشته باشد، تشخیص آن باید توسط یک متخصص (روانپزشک یا روانشناس) پس از انجام معاینات دقیق، بررسی سوابق روانپزشکی و سلامتی شخصی و خانوادگی فرد و از طریق شرح حال و خودگزارشدهی انجام شود.
آزمایش خون، عکسبرداری یا سایر آزمایشها برای تشخیص دیستایمی کاربرد ندارند؛ اما ممکن است به متخصص کمک کنند تا سایر مشکلات احتمالی را رد کند.
درمان افسردگی مزمن
اگرچه اختلال دیستایمی یک بیماری جدی روانپزشکی شناخته میشود، اما مانند هر بیماری مزمن دیگری با تشخیص زودهنگام و درمانهایی مخصوص قابل درمان است. برای درمان دیستایمیا، متخصصان معمولاً از دو شیوه ترکیبی دارودرمانی (تجویز داروهای ضدافسردگی) و رواندرمانی (تکنیکهای رواندرمانی مختلف) استفاده میکنند. همچنین به فرد افسرده توصیه میشود برای کمک به روند درمان، تغییراتی را در سبک زندگی خود انجام دهد. در ادامه به توضیح بیشتر این روشهای درمانی میپردازیم.
۱. دارودرمانی
انواع مختلفی از داروهای ضدافسردگی برای درمان دیستایمی وجود دارند که روانپزشک با توجه به شرایط بیمار آنها را تجویز میکند. سه گروه رایج از این داروها عبارتاند از:
- مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs): این داروها با افزایش سطح سروتونین در مغز عمل کرده و میتوانند به بهبود و تنظیم خلقوخو کمک کنند. سرترالین و فلوکستین، دو نمونه رایج از این داروها هستند که برای درمان افسردگی تجویز میشوند.
- مهارکنندههای بازجذب سروتونین و نوراپی نفرین (SNRIs): این داروها که به عنوان خط اول درمان افسردگی و برخی اختلالات روان دیگر شناخته میشوند، سطح سروتونین و نوراپی نفرین را در مغز افزایش میدهند. دولوکستین و ونلافاکسین، دو نمونه رایج از این داروها هستند.
- ضدافسردگیهای سهحلقهای (TCA): ضدافسردگیهای سهحلقهای داروهایی هستند که برای بهبود علائم افسردگی به کار برده میشوند و در خط دوم درمانی در کنار SSRI و SNRI قرار دارند. کلومیپرامین و آمی تریپتیلین دو نمونه رایج از داروهای TCA هستند که در درمان افسردگی استفاده میشوند.
برای جلوگیری از هرگونه تداخل درمانی و دارویی، سوابق کامل پزشکی خود و سایر داروهایی را که مصرف میکنید به روانپزشک اطلاع دهید.
۲. رواندرمانی
رواندرمانی بخش دیگر از درمان افسردگی است که توسط روانشناس بالینی انجام میشود. رواندرمانی قصد دارد تا موارد زیر را برای شما فراهم کند:
- روشهایی برای مقابله با افکار نادرست و ناخوشایند و بهبود خلق
- کمک به شما جهت یادگیری مهارتهای مقابلهای مناسب و مقابله با مشکلات زندگی روزمره
- بهچالشکشیدن باورهای منفی اشتباه در مورد خود، دیگران و دنیای بیرونی
- افزایش پایبندی به داروها و عادات سبک زندگی سالم
- کمک به شما و خانوادهتان برای آشنایی و درک بهتر و بیشتر اختلالات خلقی و مسائل پیرامون آنها
رواندرمانی ممکن است طیف وسیعی از تکنیکهای مختلف را شامل شده و به شیوههای مختلفی چون درمان انفرادی، خانوادهدرمانی، گروهدرمانی و… انجام شود. اما دو روشی که در درمان دیس تایمی اغلب مورد استفاده قرار میگیرند عبارتاند از:
- درمان شناختی رفتاری (CBT): درمان شناختی رفتاری رایجترین و محبوبترین درمانی است که در درمان اختلالات روانپزشکی مختلف ازجمله دیستایمی به کار برده میشود. این نوع درمان بر شناسایی و تغییر الگوهای فکری منفی و دیدگاههای تحریفشده از خود، دیگران و محیط اطراف که اغلب به بروز احساس افسردگی کمک میکنند متمرکز است.
- درمان بینفردی (IPT): درمان بینفردی، رواندرمانی کوتاهمدتی است که برای درمان افسردگی کاربرد دارد و به طور معمول ۱۲ تا ۱۶ جلسه طول میکشد. این درمان شبیه به درمان CBT است؛ اما بر شناسایی مشکلات در روابط و ارتباطات و سپس یافتن راههایی برای بهبود نحوه ارتباط و تعامل با دیگران و همچنین اثربخشی بینفردی تمرکز دارد.
۳. تغییر سبک زندگی
علاوه بر دارودرمانی و رواندرمانی، تغییر سبک زندگی و پیش گرفتن سبک زندگی سالم نیز نقشی مهم و اساسی در درمان دیستایمی دارد. برخی از عادات موثر در درمان دیستایمی عبارتاند از:
- ورزش کردن و داشتن رژیم غذایی متعادل
- اجتناب از مصرف الکل، سیگار و مواد
- معاشرت با دوستان نزدیک و اعضای خانواده برای دریافت حمایت اجتماعی
- تعیین اهداف واقعبینانه بهصورت کوتاهمدت
- انجام کارهایی که به فرد احساس بهتری میدهند (رفتن به سینما، باغبانی یا شرکت در فعالیتهای مذهبی و اجتماعی)
- شرکت در خیریهها و کمک به دیگران
- به تعویق انداختن تصمیمات بزرگ تا زمان درمان (تغییر شغل، ازدواج یا طلاق)
- تمرکز بر روی نکات مثبت زندگی و اتفاقات روزمره
دارودرمانی، رواندرمانی و داشتن سبک زندگی سالم سه بخش مهم و اساسی در درمان اختلال دیستایمی به شمار میآیند که به کاهش و بهبود علائم ناشی از افسردگی کمک شایانی میکنند.
عوارض دیستایمی
با گذشت زمان و عدم درمان دیستایمی، این اختلال میتواند منجربه مشکلات جدی شود؛ چرا که وقتی شما در دام احساس پوچی و بیارزشی ناشی از دیستایمیا گرفتارید، یافتن شادی و رضایت از زندگی غیرممکن خواهد بود.
عوارض ناشی از دیستایمی درماننشده عبارتاند از:
- بروز احساسات کنترلنشده و مشکلات رفتاری و روانی جدی
- بروز دردهای سایکوسوماتیک (دردهای جسمانی که منشاء روانی دارند؛ مانند سردردهای تنشی)
- کیفیت زندگی پایین و ناخوشایند
- مشکل در روابط و درگیریهای خانوادگی
- بروز اختلالات شخصیت یا سایر اختلالات خلقی
- بروز افکار خودکشی یا اقدام به خودکشی
- کاهش بهرهوری کاری و تحصیلی
- افزایش تمایل فرد به مصرف مواد مخدر
عدم درمان دیستایمی میتواند تاثیر منفی زیادی در زندگی شما داشته و شما را از فعالیتهای ساده و روزمره باز دارد یا حتی با عواقب خطرناکی مانند خودکشی همراه باشد.
پیشگیری از افسردگی مزمن
اگرچه هیچ راه مطمئن و قطعی برای جلوگیری و پیشگیری از اختلال دیستایمی وجود ندارد، اما ازآنجاییکه علائم این اختلال اغلب در دوران کودکی یا در سالهای نوجوانی شروع میشوند، شناسایی کودکان در معرض خطر ممکن است به درمان زودهنگام آنها کمک زیادی بکند. برخی از راهبردهایی که ممکن است به کاهش یا پیشگیری از علائم دیستایمی کمک کنند عبارتاند از:
- افزایش توانایی و مهارتهای فردی برای حل مشکلات
- انجام تمریناتی برای ارتقای عزت نفس
- یادگیری مهارت حل مسئله
- کنترل استرس و دوری کردن از موقعیتهای استرسزا
- کمک گرفتن از اعضای خانواده و دوستان
- اقدام به درمان سریع در اولین دفعات مواجه با علائم
کلام آخر دکترساینا
اختلال افسردگی مداوم، دیستایمی یا افسردگی مزمن یک اختلال خلقی با علائم خفیف اما طولانیمدت است که میتواند بازدهی شما را کاهش دهد و مانع لذت بردن شما از زندگی شود. دقت کنید که حتی علائم بسیار خفیفی از افسردگی هم میتوانند کیفیت زندگی را تا حد زیادی کاهش دهند؛ بهویژه زمانیکه این علائم طولانیمدت نیز باشند. پس با مشاهده کوچکترین علائم افسردگی که مدتی است پایدار ماندهاند، حتماً از متخصص سلامت روان کمک بگیرید.
سوالات متداول
اختلال دیس تایمی یا افسردهخویی، شکل خفیف اما طولانیمدت افسردگی اساسی است که ممکن است به شکل احساس غمگینی و پوچی، ازدستدادن علاقه به انجام فعالیتهای روزانه، عزت نفس پایین، احساس شکست و احساس ناامیدی بروز کند.
اگرچه دیستایمی شدت کمتری نسبت به افسردگی اساسی دارد، اما برای مدت طولانیتری ادامه مییابد و در صورت عدم درمان میتواند منجر به کاهش کیفیت زندگی و مشکلات رفتاری و اختلالات سلامت روان جدیتری شود.
بر اساس کتابچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی انجمن روانشناسان آمریکا (DSM-5)، دیستایمی زمانی تشخیص داده میشود که فرد حداقل ۲ سال بدون وقفه، دارای خلقوخوی افسرده بوده و حداقل دو مورد از علائم افسردگی را نیز داشته باشد.
علائمی مانند احساس غمگینی و پوچی، احساس ناامیدی و تغییر در الگوهای خواب از رایجترین علائم دیستایمی به شمار میآیند.
دیستایمی، شکل خفیفتر اما طولانیمدت افسردگی اساسی است که اگرچه علائم آن به شدت افسردگی اساسی نیست، اما برای مدت زمان طولانیتری ادامه مییابد.
نام بیماری | افسردگی مداوم یا دیستایمی (PDD) |
تخصص مربوطه | روانپزشکی
روانشناسی |
علائم |
|
عوارض |
|
علت |
|
موارد ریسک بالای ابتلا | جنسیت مونث، تجربه رویدادهای آسیبزا و تروما |
روشهای تشخیص | تشخیص باید توسط یک متخصص روانپزشک یا روانشناس پس از معاینه دقیق بر اساس سوابق پزشکی و سلامت شخصی و خانوادگی یا از طریق شرح حال و خودگزارشدهی فرد بیمار انجام میشود. |
روشهای درمان |
|
داروها |
|
میزان شیوع | سالانه حدود ۱۰۵ میلیون نفر از جمعیت جهان (۱.۵ درصد) |
آمار ایران | آمار دقیقی در دسترس نیست. |
سلام۶۲سالمه از۱۵سالگی افسردگی دارم از۴۰سالگی تا حالادههابار نزد دکترهای متخصص روانپزشک وروانشناس رفتم ولی دریغ از سرسوزنی بهبود دیگه به این نتیجه رسیدم غیرقابل درمان هستم
سلام وقت بخیر
خیلی متاسفیم بابت شرایطی که تجربه میکنید. معمولا افسردگی اگر به درستی تشخیص داده بشه و درمان کامل انجام بشه، طیف وسیعی از علائم با گذشت زمان بهبود پیدا میکنند. با این حال اگر حس میکنید درمانی که دریافت میکنید براتون کافی نیست، توصیه میکنیم مجددا به روانپزشک مراجعه کنید.